نحوه نوشتن پروپوزال و پایان نامه کارشناسی و کارشناسی ارشد
نحوه نوشتن پروپوزال و پایان نامه کارشناسی و کارشناسی ارشد:
الف- عنوان موضوع پژوهش:
بصورت یک جمله واضح و روشن عبارت موضوع پایان نامه در ابتدا بیان میشود که البته متغیرهای اصلی پژوهش در جمله عنوان موضوع بکار گرفته میشود.
ب- نوع پژوهش که از نظر هدف (کاربردی یا بنیادی)و از نظر ماهیت و روش در ابتدای طرح تحقیق آورده میشود.
پس از بیان دو مورد فوق موارد زیر برای تشریح اجزای طرح تحقیق آورده میشود:
1- بیان مسئله و موضوع پایان نامه
هر پایان نامه علمی با طرح سؤال یا مساله ای آغاز میشود که تحقیق برای پاسخگویی به آن انجام میگیرد؛ مسئله و موضوع پایان نامه عبارت است از شرایطی که وجود دارد و در ذهن پژوهشگر ایجاد سوال میکند و پژوهشگر را بر میانگیزد که در آن کندوکاو کند. این مسئله، مشکل احساس شدهای است که محقق به حل آن علاقه مند است و میخواهد راه حل آن را بیابد. هنگامی که محقق چنین احساسی پیدا میکند میتوان گفت که او موضوع و مسئله پایان نامه خویش را انتخاب کرده است. اما احتمالاً از بیان آن به گونهای که دیگران نیز آن را ادراک کنند، عاجز است.
معمولاً مسئله و موضوع پایان نامه به صورت سوالی بیان نمیشود، بلکه به صورت یک جمله کامل مثبت، دقیق و صریح مطرح میگردد. به سخن دیگر، مسئله و موضوع پایان نامه بایستی به گونهای تنظیم و بیان شود که به طور عملی قابل بررسی و پایان نامه باشد. انتخاب کلمات باید با دقت و با توجه به مسئله و موضوع انتخابی باشد؛ به گونهای که کلمات دقیقاً معنای مورد نظر را برسانند و از لحاظ پژوهش قابل بررسی عملی و علمی باشند.
محقق باید در بیان یا تعریف مساله به تشریح این موارد بپردازد: معرفی دقیق مساله، معرفی جنبههای مجهول و مبهم، معرفی متغیرهای مربوط همراه با مدل نظری معرف روابط بین متغیرها، تعاریف عملیاتی، منظور و مقصود تحقیق و سرانجام تشریح دقیق ابعاد و حدود مساله تحقیق و تمیز آن نسبت به مسائل دیگر. بیان مسئله بایستی به نحوی باشد که چگونگی بررسی متغیر یا متغیرها، مکان و دامنه و وسعت پژوهش را روشن کند.
2- اهمیت و ضرورت موضوع پژوهش
اهمیت و ضرورت موضوع پژوهش عبارت است از مجموع اطلاعاتی که مشخص میکند نتایج این پایان نامه، تا چه حد بر ای محقق و نیز تا چه حد برای دیگران مفید و مثمر میباشد. به عبارت دیگر، نتایج این پایان نامه منشأ چه دستاوردها و آگاهیهای جدیدی است؟؛ به هنگام نوشتن اهمیت و ضرورت موضوع پژوهش توجه داشته باشید که اولاً، مشخص کنید که این پایان نامه چه موردی را برای دیگران روشن خواهد کرد و یا در چه موردی اطلاعات جدیدی در اختیار دیگران خواهد گذاشت. ثانیاً، نتایج حاصل از این پژوهش در کجا و کدام قسمت و چگونه مورد استفاده قرار خواهد گرفت.
در این زمینه باید معلوم شود که نتایج حاصل از این پایان نامه چگونه در قسمتهای مختلف آموزش، خدمات و مدیریت حرفه موردنظر و یا گسترش علم به طور اعم تأثیر خواهد گذاشت.
3- زمینه و تاریخچه مختصری از موضوع پژوهش
در این قسمت توضیح داده میشود که چرا مسئله انتخاب شده، یک مسئله عمده حرفهای و یا اجتماعی بوده و نیاز به تحقیق دارد. به سخن دیگر، اهمیت مسئله پژوهش، مسئله و موضوعی است که باید مورد تحقیق قرار گیرد، جواب میدهد. بیان تاریخچه مختصری از موضوع مورد تحقیق معلوم میدارد که این موضوع، از چه زمانی و به چه ترتیبی در جامعه به صورت مسئله درآمده و چه تحولی در جامعه داشته است. در هنگام توجیه لزوم انجام پژوهش، از تجربیات و مشاهدات شخصی پژوهشگر، از مدارک و دلایل آماری، از نتایج مطالعات انجام شده در گذشته و نوشتههای علمی موجود، استفاده میشود و تمام ابعاد و جوانب مسئله مورد نظر قرار میگیرد.
به بیانی دیگر در قسمت زمینه و تاریخچه مختصر موضوع پژوهش، پژوهشگر بایستی پاسخگو و روشنگر نکات عمده زیر باشد:
1- نیاز به پژوهش این موضوع خاص (در اقتصاد، علوم اجتماعی، مدیریت و.)
2-مناسب بودن مسئله پژوهش و اهمیت آن (در اقتصاد، علوم اجتماعی، مدیریت و.)
3- فراوانی و پراکندگی مسئله در جامعه
4- مسائل و مشکلاتی که بر اثر وجود این مسئله در جامعه، ناشی شدهاند.
4- اهداف تحقیق
در تحقیق اهداف به دو صورت کلی و ویژه مطرح میشود.
اهداف کلی
هدف کلی عبارت از منظور و مقصود نهایی از انجام پژوهش است. هدف کلی مستقیماً از مسئله پژوهش مشتق میشود؛ در واقع یکی از اهداف کلی، خود موضوع تحقیق است که معلوم میدارد پژوهش چه چیز را دنبال میکند و یا قصد تعیین آن را دارد. همچنین هدف کلی دیگر، معمولاً پیشنهادهایی است که براساس یافتهها ارائه میشوند.
اهداف جزئی
اهداف ویژه تحقیق که اصولاً از مسئله پژوهش و اهداف کلی نشأت میگیرند را میتوان «خرده مسئله پژوهش» نیز نامید. محقق با بیان این اهداف دقیقاً تصریح میکند که در این تحقیق چه انجام میشود و چه انجام نمیشود.
هر پژوهش میتواند چندین هدف ویژه داشته باشد و از آنجا که تمامی مراحل و ریزه کاریهای تحقیق بایستی به صورت بیانیههای مجزا و مشخص و با کلمات دقیق، که مشخصاً قابل آزمودن و بررسی است، نوشته شود؛ لذا اهداف ویژه نیز باید به صورتی بیان شود که در آن متغیر یا عامل مورد مطالعه، چگونگی انجام پژوهش، زمان، مکان، واحد و نمونه مورد پژوهش کاملاً مشخص باشد؛ به طوری که محقق بتواند آنها را در معرض آزمایش و آزمون بگذارد.
میتوان ادعا کرد که اهداف ویژه پژوهش، راهنمایی برای تهیه و تدوین ابزار گردآوری اطلاعات است. بنابراین ضروری است اهداف ویژه به نحوی بیان شوند که بر علمی بودن نتایج پژوهش تأکید داشته باشند و چارچوبی مناسب، برای تجزیه و تحلیل آماری ارائه دهند.
5- متغیرهای پژوهش
به طور کلی، متغیرها آن شرایط یا خصوصیاتی هستند که پژوهشگر آنها را دستکاری، کنترل یا مشاهده میکند. به سخن دیگر، متغیر عبارت از ویژگی، صفت یا عاملی است که بین افراد جامعه مشترک بوده و میتواند مقادیر کمی و ارزشهای متفاوتی داشته باشد.
متغیر مستقل یا تأثیرگذار
این متغیر در تغییرات خود مستقل میباشد و به عامل دیگری در پژوهش وابسته نیست. در واقع متغیرهای مستقل آن دسته از شرایط یا خصوصیاتی است که پژوهشگر، در کاوش تحقیقی خود آنها را دستکاری و کنترل میکند تا رابطه علّی آنها را با متغیر دیگری در موقعیتی ویژه مشاهده و بررسی نماید.
متغیر وابسته یا تأثیرپذیر
شرایط یا ویژگیهایی است که چون پژوهشگر، متغیر مستقل را در فعالیتهای حوزه تحقیق، وارد یا خارج میکند و یا آن را تغییر میدهد، ظاهر یا محو شود و یا تغییر کند. به عبارت دیگر، متغیر وابسته نتیجه اعمال و تغییرات متغیر مستقل است و نمیتواند به خودی خود وجود داشته باشد. در تحقیقات، محقق به اندازه گیری و مشاهده این تغییرات وابسته مبادرت میکند و گاهی آن را «معیار یا شاخص سنجش» نیز مینامند.
متغیرهای نامربوط یا ناخواسته
متغیرهای ناخواسته و یا مزاحم به آن دست از متغیرهایی اطلاق میشود که غیر از متغیرهای مستقل و وابسته بوده و یا مورد نظر پژوهشگر نمیباشند و یا محقق از کنترل آنها عاجز است ولی بر نتیجه پژوهش تأثیر دارند. لذا، برای اینکه محقق بتواند فرض پژوهش خود را به طور معتبری آزمون کند و یا پاسخهای قابل اطمینان برای سوالات پژوهش فراهم نماید، لازم است این متغیرها را تا حد امکان کنترل کند و یا حداقل به شناسایی آنها مبادرت نماید.
6- فرضیه یا فرضیههای تحقیق
فرضیه یک بیانیه ظنّی و حدسی و مبتنی بر دانش و آگاهیهای گذشته محقق میباشد که در محک آزمایش عملی سنجیده میشود. معمولاً وقتی فرد در مقابل مشکلی قرار میگیرد سعی میکند ریشه مشکل را حدس بزند و بگوید راه حل آن کدام است؟ به عبارت دیگر؛ فرضیه حدسی است علمی و عقلانی درباره چگونگی روابط بین دو یا چند متغیر.
به زبانی ساده میتوان گفت که وقتی ما فرضیه را بیان میکنیم در حقیقت می گوییم: «اگر چنین و چنین رخ دهد، چنان و چنان نتیجه خواهد شد». بنابراین اگر درست توجه شود، ملاحظه میگردد که فرضیه در واقع، ویژهترین حالت نظریه است؛ زیرا نظریه مجموعهای از فرضهاست و ریشه این دو در سابقه ذهنی و در تجارب گذشته محقق است و تنها تفاوت فاحش آنها، خاص بودن فرضیه و کلی بودن نظریه میباشد.
هنگام بیان فرضیه در حقیقت محقق حدس علمی می زند که چنانچه با یکی از متغیرها چنین بازی شود و یا در آن چنین دخل و تصرفی به عمل آید و یا این چنین دستکاری گردد، چنان نتیجهای عاید خواهد شد. روابط بین متغیرها در فرضیههای معمولاً به صورتهای زیر انجام میشود:
1- بررسی میزان تفاوت اثر
2- بررسی میزان رابطه همبستگی و جهت آن.
3- بررسی میزان رابطه علت و معلولی (اثر علّی).
7- سوال های ویژه تحقیق
همان گونه که اشاره شد، فرضیههای تحقیق باید مورد آزمایش قرار گیرند و نهایتاً گفته شود که فرضیه مورد قبول است یا نه. احتمالاً در برخی از پژوهشها طرح فرضیهها به گونهای که بتوان از طریق آزمونهای آماری پذیرش و یا رد آنها را آزمود مقدور نیست؛ لذا در این گونه موارد فرضیههای تحقیق به صورت سوال نوشته میشود و محقق در پایان تحقیق بایستی قادر باشد به این سوالات پاسخ دهد. این سوالات را سوال های ویژه پژوهش میخوانند و در پایان نامهها و گزارشهای تحقیق تحت عنوان سوال های ویژه پژوهش مطرح میگردند.
چنانچه پژوهشی تنها دارای یک متغیر باشد و پژوهشگر فقط قصد توصیف چگونگی وضع آن متغیر را داشته باشد بهتر است که محقق به جای بیان فرضیههای تحقیق، سوال هایی برای این نوع پژوهش مطرح کند. این سوال ها معمولاً از اهداف پژوهش مشتق میگردند و در جریان تحقیق به معرض آزمایش گذاشته میشوند و در واقع نتیجه پژوهش، بایستی به این سوال ها پاسخ دهد.
8- جامعه و نمونه آماری پژوهش
جامعه آماری پژوهش عبارت است از مجموعهای از افراد یا اشیا که دارای ویژگیهای همگون و قابل اندازه گیری میباشند. نمونه پژوهش از این چنین جامعهای اخذ میگردد و نتیجه پژوهش به آن جامعه تعمیم داده میشود. نمونه پژوهش عبارت است از یک گروه منتخب از جامعه پژوهش که باید دارای خصوصیات و صفات جامعه پژوهش باشد تا بتوان پژوهش را به آن تعمیم داد. نمونه پژوهش باید معرف مشخصات و ویژگیهایی که در موضوع پژوهش دارای اهمیت است، باشد. هنگام گزینش نمونه باید به نکات زیر توجه نمود:
الف- تعداد یا حجم نمونه: در طرح تحقیق نحوه تعیین حجم نمونه باید توضیح داده شود. تعداد افراد یا اشیایی که به عنوان نمونه تحقیق در پژوهش شرکت داده میشوند، باید مشخص شود. این تعداد یا به صورت عددی مشخص میگردد (برای مثال، 60 دانشجوی مدیریت)؛ یا با کلماتی مانند: کلیه، سه چهارم و غیره. برای مثال، کلیه دانشجویان علوم تربیتی دانشگاه تربیت معلم. در تعیین حجم و یا اندازه نمونه، عوامل گوناگونی دخالت دارند که عبارتند از:
اهداف تحقیق، روش تحقیق و روشهای آماری وابسته به آن، امکانات مالی و زمانی محقق، حجم جامعه، نحوه کنترل متغیرهای ناخواسته، میزان تأثیرپذیری متغیر وابسته از متغیر مستقل، درصد خطاپذیری در نتایج، میزان همگونی متغیرها و عوامل مورد مطالعه در جامعه و میزان روایی و پایانی ابزار گردآوری دادهها.
ب- روش نمونه گیری: برای انتخاب نمونه تحقیق، روشهای مختلفی توسط صاحب نظران ارائه شده است که در کتابهای روش تحقیق توضیح آنها آمده است و در درس روشهای تحقیق نیز در مورد آنها بحث میشود. از آن جمله میتوان نمونه گیری تصادفی ساده، تصادفی با استفاده از جداول اعداد تصادفی، تصادفی طبقهای و تصادفی ناحیهای یا خوشهای را نام برد.
9- قلمرو پژوهش
الف- قلمرو موضوعی: در طرح تحقیق حیطه موضوعی موضوع و مساله پژوهش باید بطور کلی و همچنین بطور خاص و جزئی بیان شود.
ب- قلمرو مکانی: محیط پژوهش مکانی است که تحقیق در آن انجام میشود. محیط پژوهش بایستی به دقت توصیف شود و معلوم گردد که پژوهش در چه مکانی صورت میگیرد. در ثوصیف محیط پژوهش و ویژگیهای آن باید دلیل انتخاب آن محیط برای انجام پژوهش مورد نظر را توضیح داد و استدلال نمود که چرا محیط انتخابی، محیط مناسبی برای انجام این پژوهش است.
ج- قلمرو زمانی: با توجه به انجام پژوهش در دامنه زمانی خاصی و اهمیت زمان در جمع آوری دادهها و همچنین ارائه یافتههای پژوهش در طرح تحقیق قلمرو زمانی به شکلی واضح و روشن مورد توجه و اشاره قرار میگیرد.
10- روش گردآوری دادهها
برای جمع آوری دادههای مورد نیاز یک پژوهش به روشها و راههای مختلف عمل میشود. ابزار گردآوری دادهها وسیلهای است که به پژوهشگر کمک میکند تا دادههای لازم را جمع آوری و ثبت نماید. رایجترین ابزار گردآوری دادهها، پرسش نامهها، برگه مشاهده، برگه مصاحبه و فیش ثبت مطالعات و اطلاعات میباشد. پژوهشگر برحسب روش تحقیق مورد نظر خود و نوع دادههایی که قصد جمع آوری آنها را دارد، تصمیم میگیرد که از چه ابزاری برای گردآوری دادههای خود استفاده کند. برای اطمینان از مناسب بودن ابزار گردآوری دادهها، لازم است این ابزار مشخصات و ویژگیهای معینی را دارا باشد و محقق نکات زیر را در مورد آنها مد توجه قرار دهد:
1- پژوهشگر میتواند از ابزار گردآوری دادههای موجود که قبلاً توسط دیگران تهیه و تنظیم شده است، استفاده کند و یا خود به تولید ابزاری مناسب مبادرت نماید.
2- در هر صورت میزان ضرایب روایی و پایانی ابزار گردآوری دادهها باید معین و مشخص بوده و این ضرایب نیز به لحاظ مفاهیم آماری قابل قبول باشد.
3- چنانچه پژوهشگر از ابزار گردآوری دادههای تنظیم شده توسط دیگران استفاده میکند باید مطمئن باشد که محتوای آن با فرهنگ و روحیات مردم جامعه مورد تحقیق مناسب است.
4- در صورتی که در محتوای ابزار گردآوری دادهها تغییر داده شود باید روایی و پایانی آن مجدداً تعیین شود.
5- حساسیت ابزار گردآوری دادهها نیز بایستی مورد توجه قرار گیرد. به عبارت دیگر، طبقه بندی دادهها و یا طبقه بندی جوابهای سوالات و یا واحد و مقیاس اندازه گیری دادهها باید آنقدر دقیق باشد که بتواند تفاوتهای کوچک بین واحدهای مورد پژوهش را معلوم دارد.
6- چگونگی استفاده از ابزار مورد نظر برای گردآوری دادههای تحقیق باید معلوم و مشخص باشد. به عبارت دیگر، باید مشخص شود که محقق چگونه، درچه موقعیتی، در چه محیطی، در چه زمانی، از چه کسانی و توسط چه فردی از این وسیله برای جمع آوری دادههای مورد نیاز استفاده خواهد کرد. در واقع محقق با در نظر گرفتن متغیرهای مطرح شده در مسئله و موضوع تحقیق و نیز به لحاظ روش انجام پژوهش خویش، بخوبی و وضوح اقدامات ضروری جهت جمع آوری دادههای مورد نیاز و نیز ترتیب آنها را توصیف میکند.
11- روش تجزیه و تحلیل دادهها
اطلاعاتی که با استفاده از ابزار گردآوری دادهها به دست میآید، احتمالاً واقعیت و یا انعکاسی از واقعیت است. برای مثال، وقتی سن افراد سوال میشود دادههای واقعی به دست میآید؛ اما اگر از کسی در مورد حادثهای که شاهد آن بوده است، سوال شود انعکاسی از واقعیت حاصل میگردد. در پژوهش معمولاً از هر دو نوع دادهها استفاده میشود. به همین دلیل در تجزیه و تحلیل و سپس تفسیر دادههای کسب شده نمیتوان با قاطعیت اذعان داشت که دادههای به دست آمده چیزی یا امری را ثابت میکند. بلکه میتوان گفت: «دادههای به دست آمده چنین نشان میدهند»، «این طور به نظر میرسد»، «امکان دارد»، «پیشنهاد میکند»، «میتوان حدس زد و احتمال داد که». و غیره.
برای اینکه پژوهشگر بتواند دادههای پژوهش را تجزیه و تحلیل و سپس تفسیر کند، باید از روشهای آماری استفاده نماید. لذا، پژوهشگر برای انتخاب روش آماری مناسب، جهت تجزیه و تحلیل دادههای جمع آوری شده، لازم است:
اولاً، شناخت کافی از دادههای تحقیق اخیر داشته باشد، یا به عبارت دیگر ویژگیهای دادههای خود را بداند.
ثانیاً، از روشهای آماری که در پژوهشهای علوم انسانی مورد استفاده قرار میگیرند اطلاع کافی داشته باشد.
این روشها، اجمالاً دو نوع هستند؛ یکی آمار توصیفی و دیگری آمار استنباطی. آمار توصیفی شرایط موجود را توصیف میکند. بدین ترتیب که محقق از طریق به دست آوردن فراوانی، اندازههای گرایش به مرکز، شاخصهای پراکندگی، رسم نمودار و غیره، متغیرهای مورد مطالعه را توصیف میکند. در حالی که، محقق با استفاده از روشهای آمار استنباطی، عملکرد یا ارتباط بین دو یا چند متغیر و یا رابطه علت و معلولی آنها را مورد بررسی قرار میدهد و یا پیش بینی میکند.
به عبارت دیگر، محقق به کمک آمار استنباطی، نه فقط به آنچه که هست پی میبرد بلکه در مییابد که در صورت تغییر یک متغیر، در متغیر دیگر چه اتفاقی خواهد افتاد. همچنین براساس دادههای جمع آوری شده درباره یک گروه کوچک، استنتاجها و تعمیمهایی درباره گروههای مشابه و یا بزرگتر به عمل میآورد.
12- محدودیتهای پژوهش
در هر پژوهشی متغیرهای ناخواسته و مزاحم دیگری نیز وجود دارند که نوعی از محدودیتها را در پژوهش به وجود میآورند؛ بدین معنی که کنترل برخی از متغیرهای ناخواسته و مزاحم در اختیار پژوهشگر نیست. لذا، این متغیرها نیز باید مشخص شوند و پژوهشگر آگاهی خود را از تأثیر این متغیرها بر نتایج تحقیق نشان دهد. این متغیرها و چگونگی تأثیر آنها بر نتایج پژوهش در قسمت «محدودیتهای خارج از کنترل پژوهشگر» ذکر میگردد.
بنابراین، ملاحظه میگردد که محدودیتهای هر موضوع پژوهش دو نوع (قابل کنترل و غیر قابل کنترل)هستند و در قسمت محدودیتهای موضوع پژوهش تحت دو عنوان جداگانه آورده میشوند. باید به خاطر داشت، همان گونه که برای نوشتن مسئله و موضوع، اهداف، فرضیهها و سوالهای ویژه پژوهش، معیارهای مشخصی وجود دارد، محدودیتهای موضوع پژوهش نیز باید به صورت مناسبی نوشته شوند. به عبارت دیگر، در نوشتن محدودیتها نیز لازم است نکاتی مراعات شود. این نکات عبارتند از:
1- محدودیتهای پژوهشی باید به صورت جملههای کامل نوشته شود.
2- محدودیتها باید به روشنی و وضوح معلوم باشد.
3- لازم است مشخص شود که چرا و چگونه این متغیر بر نمونه پژوهش، گردآوری دادهها و یا نتایج یافتهها تأثیر میگذارد (در اینجا بسیار مناسب است که از نوشتههای دیگران برای حمایت از گفتههای خود استفاده کرد و جمله را به صورت مستند بیان نمود).
4- پژوهشگران باید تا حد امکان و به طور منطقی متغیرهای ناخواسته را تحت نظر بگیرند و یا آنها را کنترل کنند و به اصطلاح برای خود محدودیت قائل شوند. در صورتی که این عمل، مسئله و موضوع پژوهش را به طور غیرمنطقی محدود کند و یا پژوهشگر نتواند یا نخواهد متغیر ناخواسته و مزاحمی را کنترل کند، لازم است آن را در قسمت محدودیتهای خارج از کنترل مرقوم دارد.
5- در مواردی که متغیر ناخواسته به طور کامل قابل کنترل نباشد و تنها بتوان آنها را به طور نسبی کنترل کرد، نیز لازم است در قسمت «محدودیتهای خارج از کنترل پژوهشگر» ذکر گردد. در این حالت باید قید شود که این متغیر به طور نسبی قابل کنترل است و نیز این کنترل نسبی چگونه اعمال میشود.
13- تعریف واژهها و اصطلاحات
اگر به مسئله و موضوع پژوهش انتخابی خود دقت کنید، متوجه خواهید شد که مسئله و موضوع شما دارای تعدادی واژه و اصطلاح است. از آنجا که بسیاری از واژهها و اصطلاحات، معانی گوناگونی دارند، محقق در کاربرد آنها در تحقیق خود ناگزیر به تعریف آنهاست. زیرا، ممکن است در بعضی موارد واژه یا اصطلاح ویژهای مفهومی را به خواننده عرضه کند که اصولاً مورد توجه محقق نباشد، یا احتمالاً واژه و اصطلاح خاصی برای خواننده، بیگانه و نامفهوم باشد. بنابراین و با توجه به لزوم گویایی و ساده نویسی گزارشات تحقیقی، محقق موظف است:
اولاً، این گونه واژهها و اصطلاحات را در طرح تحقیق خود هم به لحاظ نظری [6] (تعریف مفهومی)و نیز از حیث عملی [7] (تعریف عملیاتی)تعریف کند.
ثانیاً، در حد امکان از واژها و اصطلاحات یکسان، در بیان هر قسمت از تحقیق استفاده نماید تا در کلیه مراحل تحقیق منظور او از به کار بردن واژه و اصطلاحی خاص برای خواننده مشخص و زوشن باشد.
ثالثاً، اگر در بیان اهداف، فرضها یا سوال های ویژه و نیز در سایر قسمتهای تحقیق ناچار به استفاده از واژهها و اصطلاحات جدیدی است، تعریف آنها را نیز باید در قسمت تعریف واژهها و اصطلاحات بیاورد.
هدف از تعریف نظری واژهها و اصطلاحات آن است که پژوهشگر یک مفهوم و واژه را به وسیله مفاهیم دیگر تعریف کند. این تعریف یک استنباط ذهنی و تجریدی از واژههاست و باید ریشه در نوشتهها و نظریههای موجود داشته باشد و به طور علمی بیان شود. بهترین روش آن است که وازه ها و اصطلاحات را براساس تعریفی که توسط صاحب نظران در هر رشته ارائه شده و به کار میرود، تعریف نمود. برای برخی از واژهها با توجه به اینکه در زندگی روزمره به کار میروند و تقریباً معنی آشکاری دارند، در مقالات و نوشتهها تعریف مشخصی موجود نیست؛ لذا در این قبیل موارد میتوان از فرهنگ لغات برای تعریف آنها استفاده کرد. در حد امکان باید تعریف نظری انتخاب شده (برای یک واژه یا اصطلاح)با کاربرد عملی آن در پژوهش مورد نظر ارتباط معنی داری داشته باشد.
اما منظور از تعریف عملیاتی واژهها و اصطلاحات، آن است که محقق در این تعریف به مشخص ساختن حدود یک متغیر و تعیین حوزه عملیاتی آن، تعیین معیارها و ملاک تجربی و عملی جهت اندازه گیری و سنجش آن متغیر به طریقی که در پژوهش مورد نظر مد توجه محقق باشد، مبادرت میکند. تعریف عملیاتی بایستی به صورت دقیق و با کلمات ساده و واضح بیان شود، به طوری که معنی آن برای همه خوانندگان یکسان باشد. به عبارت دیگر، تعریف عملی باید طوری نوشته شود که همه جنبههای مربوط به آن واژه و اصطلاح را مشخص کند، به گونهای که خوانندگان نتوانند برداشتهای متفاوت از آن پیدا کنند.
به خاطر داشته باشید که تعریف عملیاتی واژهها و اصطلاحات باید براساس تعریف نظری آنها باشد. برای مثال، اگر مراد فراهم سازی تعاریف نظری و عملی برای واژه «رضایت شغلی» باشد. محقق باید ابتدا آن را به صورت نظری تعریف کند تا مشخص شود، چه ذهنیتی از این واژه دارد و سپس آن را به گونه عملیاتی تعریف نماید تا معلوم گردد در این پژوهش خاص، منظور او از این واژه چیست.
تاریخ: دوشنبه , 29 اسفند 1401 (10:43)
- گزارش تخلف مطلب